حتمی است مدیریت پیش از شروع كار حمایت اشخاص حیاتی سرگرم پروژه را به دست آورد . اصلی توجه به این که شما تجربه ترجمه به صورت مشترک و گروهی را هم داشته اید، به حیث شما این شیوه چه مزایا و پروژه دانشجویی مجتمع مسکونی معایبی دارد؟ به عبارت دقیقتر، پارادایم تغییر و تحول کرده است، یک پدیدار سطحی همین نکته را نشان میدهد: اینکه رخ خودنمایی یا اظهار فضل مترجمان از خودنمایی صوری/ادبی به خودنمایی تخصصی/علمی تغییر تحول کرده است. همین نوع ترجمه در مورد دو جور اثر موضوعیت دارد: اول، اثر ها کلاسیک و فوقالعاده طاقت فرسا که شعور نظری و ترجمه فقرات بسیار سخت آنها میتواند از رهگذر همفکری مترجمانی که بر آن اثر مسلطند افزایش یابد. البته همانطور که گفتم این بیش از آنکه در خواست و نیت ترجمه کننده یا این که مخاطب ریشه داشته باشد، متکی بر حوزه یا این که اتمسفر کنونی علم آکادمیک در جهان است که اساساً مترجم را به ترجمه در حوزه محدود و تخصیصی خود ملزم میکند. البته همین پارادایم جدید اهمیت شرایط ایدئال فاصله بخش اعظمی دارد، البته نکته مهم همین می باشد که بنیادهای آن شکل گرفته است. به همین معنا که هم مترجمان دیگر چندان جرات نمیکنند از حوزه تخصصی خود خارج شوند، و هم مخاطبی در درحال حاضر شکلگیری است که نمیپذیرد که هر مترجمی هر اثری را ترجمه کند. در جهانی که- صحیح یا این که غلط- هابزشناسی، افلاطونشناسی، یا این که هایدگرشناسی عرصههایی میباشند که اشخاص یک قدمت را صرف آن میکنند، و هزاران نوشته و کتاب درباب جزئیترین وجوه مینویسند، دیگر هر کسی نمیتواند هر چیزی را ترجمه کند. متاسفانه دانشگاهها و پژوهشگاههای ما به بهانه تایپ کردن یا این که «خودکفایی» یا این که «بومیسازی» در علوم انسانی از مشارکت در پروژهای ترجمه امتناع میورزند؛ البته نکته تلخ یا این که بامزه اینجاست که در بخش منابع و کتابشناسی اثرها تالیفی که این دانشگاهها یا پژوهشگاهها منتشر میکنند اکثر از همگی نام ترجمههایی دیده میشود که به دست نشرهای خصوصی منتشر شده است؛ یا کتبی که اساتید در دورههای ارشد و دکتری برای مطالعه دانشجویان معرفی میکنند، عملاً بازهم همین ترجمههایی است که با حمایت انتشارات خصوصی ترجمه شده است. ترجمهای که به طور اولی مبتنی بر تخصص و پژوهش باشد، مستلزم مداخله و همکاری قابل توجهی از سوی سیستم آکادمیک (دانشگاهها و پژوهشگاهها) است. عیب نوع اولیه (البته اگر بتوان آن را عیب نامید) همین می باشد که زمان ترجمه طولانیتر میشود. مثلاً چنانچه آلن بلوم جمهوری افلاطون و امیل روسو را ترجمه کرده است، سالها آن آثار را تدریس کرده و درباب آنها متن است، و عمدتاً خیر به تیتر مترجم افلاطون، بلکه به تیتر متخصص افلاطون شناخته میشود. کلیدی نگاهی به اثرها منتشرشده در سالیان آخر می توان اینطور استنباط کرد که اقبال به سمت اثراتی در یک راستا تخصصی بوسیله مترجمان اکثر شده است، آیا شما همین موضوع را قبول دارید؛ و درصورتیکه جواب مثبت است، علت را می بایست در چه جایی جستوجو کرد؟ اگر شما همین نوشته آموزنده را دوست داشتید و می خواهید اطلاعات بیشتری در گزینه نمونه پروژه دانشجویی عمران لطفا از وبسایت ما دیدن کنید.